عمل خروس باز. تربیت خروس برای جنگ، بجنگ اندازی خروس. (از آنندراج) ، مکاری. حیالی. (از آنندراج) : جهان بجنگ فکنده ست تاجداران را خروس بازی این پیر را تماشا کن. سلیم (از آنندراج)
عمل خروس باز. تربیت خروس برای جنگ، بجنگ اندازی خروس. (از آنندراج) ، مکاری. حیالی. (از آنندراج) : جهان بجنگ فکنده ست تاجداران را خروس بازی این پیر را تماشا کن. سلیم (از آنندراج)
عروسک بازنده. دختری که با عروسک بازی کند یعنی با لعبت بازی کند. (آنندراج). رجوع به عروسک شود: عروسک باز با طفل خیالش هراسان مردم دیده ز خالش. حکیم زلالی (در حکایت دختر زال، از آنندراج)
عروسک بازنده. دختری که با عروسک بازی کند یعنی با لعبت بازی کند. (آنندراج). رجوع به عروسک شود: عروسک باز با طفل خیالش هراسان مردم دیده ز خالش. حکیم زلالی (در حکایت دختر زال، از آنندراج)
بازی دختران با عروسک ها (لعبت ها). (یادداشت مرحوم دهخدا). عروسک بازی. رجوع به عروسک بازی شود، نوعی بازی است میان دو تا چهار نفر، با چهار مهره از یک رنگ و یک مهره به رنگی دیگر در عرصۀ نرد. (از یادداشت مرحوم دهخدا)
بازی دختران با عروسک ها (لعبت ها). (یادداشت مرحوم دهخدا). عروسک بازی. رجوع به عروسک بازی شود، نوعی بازی است میان دو تا چهار نفر، با چهار مهره از یک رنگ و یک مهره به رنگی دیگر در عرصۀ نرد. (از یادداشت مرحوم دهخدا)